معماری لر ستان/نگاهی به شهر سازی خرم آباد و کاروانسرای سید میرزا

نگاهی به شهر سازی خرم آباد و کاروانسرای سید میرزا

خلاصه: نگاهی به شهر سازی خرم آباد و کاروانسرای سید میرزا

وضعیت جغرافیایی و اجتماعی شهر خرم آباد

در سال های افول قدرت قاجار و پس از آن شهر کهنه خرم آباد در فضای تقریباً نیمدایره کوهستانی میان کوه های پاسنگر، اسبی کوه و چاریاران قرار دارد. شهری بود با کوچه های تنگ، ساختمان های آجری و گلی با درهای کوتاه ورودی به صحن حیاط که تفنگ کش های راهروهای پشت بام ها، حکایت از ترس و وحشت ساکنان آن از یورش های ناگهانی به شهر و نا امنی های حاصل از آنها را داشت. چاچوب درها، چنان کوتاه بود که می بایست برای عبور از آن و رسیدن به صحن حیاط سر خم کرد. گفته می شد که این نوعی چاره جویی بوده برای جلوگیری از ورود اسبان مهاجمان به خانه ها تفنگ کش ها و نیز برای دیده بانی و یا تیراندازی های دفاعی. آن طور که می گفتند دشمنان هم بیگانه نبودند. بلکه گاهی عشایر بودند که رعب و وحشت ایجاد می کردند.

معماری شهر

بافت اصلی شهر کهن خرم آباد ، مجموعه ای از بناها و کوچه های موازی یا پیچ در پیچ و نامنظم بوده و هست که دیوار اصلی آنها خشتی با رویه اندود کاهگلی و نمایی آجری و گره سازی های ساده و قرنیزهای دندان موشی بود. بام این خانه ها اغلب به هم پیوسته است. با بررسی هایی که انجام دادم، تعداد خانه های شهر قدیم نزدیک به ٩۰۰ خانه بود. بام همه خانه ها با کاهگل اندوده شده بود. قوس های درگاه ها به شیوه دوره قاجاریه با ساقه های بلند و نیمدایرهای بود. تعدادی از بناهای ثروتمندان شهر به صورت اندرون و بیرونی بود که نشیمنگاه اصلی آن را به اصطلاح پنجدری یا سه دری می گفتند و اغلب اطاق ها، کرسی بود زیر زمینی آن، هم برای نم گیری فضای کرسی بود و هم برای انباری استفاده می شد. چون شهر امنیت نداشت، کسبه ای که در مسیر و معبر کوچه ها بودند، بخشی از اطاق ها را با ساختن یک درگاهی ارتباطی بامحل سکونت ، به صورت دکان و محل کسب درآورده بودند که شبها اجناس خود را به درون خانه منتقل می کردند. خانه های دو طبقه هم دیوارهای خشتی داشتند که با گذاشتن تیرهای چوبی در داخل دیوار خشتی و یا «سر نعل» طاقچه و  مهراب ها، استحکام آنها را افزایش می دادند. طبقات قرینه بودند. درهای اطاقهای کرسی، ارسی مشبک، با شیشه های الوان بودند که هم نور را تأمین می کردند و هم اهل خانه از بیرون پیدا نبودند. گچ بریها نسبتاً هنری بودند. رف و رفچه ها، محلی برای نمایش وسایل چینی و بلورهای قیمتی بودند. گاهی بر سقف کاذب، گچ بریهای زیبایی انجام می شد و گاه هم سقف کاذب چوبی بود و شطرنجی که به خانه های مربعی تقسیم می شد که روی آنها را نقاشی می کردند. این شیوه سقف سازی در بروجرد بیشتر رایج بود و نقاشی ها هم اغلب به روش اروپایی بودند. راه پله های منتهی به پشت بام ها، سرپوشیده بودند و در موقع نیاز و بروز ناامنی و هجوم به شهر، از سوراخ ها و تفنگ کش این راه پله ها برای دیده بانی و تفنگ کشی بهره می گرفتند. درهای ورودی خانه هایی که بزرگ بودند، با گل میخ های آهنی تزین می شدند. دو وسیله برای کوبیدن در بود، یکی مخصوص زنان که «زلفین» نام داشت و مانند گیسوی زنان بود، و اگر زنی می خواست در بزند، از آن استفاده می کرد، و در نتیجه صدای آن معلوم بود و باز کننده در نیز یکی از زنان خانه بود. مردان از «خواجه خبر کن» چکش مانندی برای درکوبیدن استفاده می کردند و چون صدای آن بلند می شد مردی برای باز کردن در می رفت.

 

در بعضی از محله ها، درهای ورودی حیاط ها به اندازه ای کوتاه بودند که برای عبور از آنها باید خم می شدند. این نوع درها جنبه ایمنی داشتند و برای آن بودند که سوار مهاجم نتواند اسب خود را به درون خانه ببرد و یا درگاه طوری باشد که مانع از هجوم گروهی باشد. گره سازی های نماها، خیلی ساده بود اما کارهای نجاری و گره سازی آن بار هنری بیشتری داشت. به طور کلی ساکنان غرب و جنوب شهر، طبقه کارگر و کشاورزانی کم درآمد بودند که خانه هایشان بیشتر سرپناه بود تا محل زندگی. اغلب، هر خانه یا حیاط پنج تا ده اطاق یک طبقه یا دو طبقه داشت که در هر اطاق، یک خانواده سه تا شش نفری، زندگی می کردند.

فاضلاب اصولاً جز در قسمتی از شهر، وجود نداشت. از این جهت میزان آلودگی ها زیاد بود زیرا تخلیه مستراح ها جز در کوچه ها و گذرگاه های تنگ میسر نبود.

چند کوره آهک پزی و آجرپزی که در خاور و جنوب و شمال شهر بودند، نیازهای شهر را تأمین می کردند. معمولاً سه نوع آجر تهیه می شد : ١) سیم بر، که قالب چوبی داشت و گل های زیادی روی قالب را با سیم جدا می کردند تا رویه اش صاف بماند که به این سبب آن را سیم بر می گفتند و برای نماسازی به کار می رفت. ٢) چهار گوش برای طاق و فرش کردن. ٣) نظامی که معمولاً بر روی راهروهای آب و یا آجر فرش های صحن ها از آن بهره می گرفتند.

یکی از موجبات یکنواختی ساختمان ها، بهره نگرفتن از معماری شهرهای اطراف بود. زیرا که رفتن به آن شهرها ، با وجود راهزنان و یاغیان، مشکل بود. در حالی که شهرهای بروجرد و دزفول ، در شمال و جنوب خرم آباد به فاصله های نسبتاً زیاد و کم، از بافت معماری های ویژه و کهن ایرانی برخوردارند، چون که در حوزه فرهنگی محدود و بسته ای قرار نگرفته بودند. به هر صورت پس از ورود ارتش به خرم آباد، از سال ١٣۰۴ شمسی، تغییرات عمده ای در وضع ساختمان و توسعه شهری داده شد. اما اینک متأسفانه شهر به طور گسترده و مطالعه نشده گسترش یافته است و باغ های اطراف شهر، که طراوت هوا و خرمی شهر را موجب بودند و از جمله عواملی به حساب می آمدند که به نام «خرم آباد» معنا می دادند، بریده شده اند و به خانه و ساختمان تبدیل شده اند. یکصد سال پیش محدوده خرم آباد منحصر بود به دو محله پشت بازار و درب دلاکان و جمعیت شهر هم بگفته حاج سیاح محلاتی که در سال ١٢٩۵ هجری قمری یعنی یکصد و بیست و دو سال پیش به خرم آباد آمده است از رقم چهار هزار نفر تجاوز نمی کرده است. سالی که حاج سیاح به خرم آباد می آید میرزامحسن خان مظفرالملک حاکم لرستان است. این میرزا محسن خان پسر عبدالطیف طسوجی مترجم کتاب هزار و یک شب یا الف لیله و لیله است که مرحوم علامه قزوینی در جلد سوم مجله یادگار از آن سخن به میان می آورد. او در ابتدای جوانی در کسوت روحانیت بود و بعد به اغوای ظل السلطان پسر سفاک و خونخوار ناصرالدین شاه لباس روحانیت را ترک و به هیئت مأموران دولت درآمد. معروف است در مقابل این سؤال مرحوم حاج ملاعلی کنی که پرسید لباس روحانیت چه عیبی داشت که آن را رها کردی و به کسوت دولتیان درآمدی؟ با زیرکی جواب داد: که لباس روحانیت شرایطی را لازم داشت که در من نبود و من شایسته آن نبودم. به هر حال، او ابتدا پیشکار ظل السلطان شد و آرام آرام در دستگاه او صاحب نفوذ، چندی بعد هم ظل السلطان خواهر او را در نکاح خود درآورد و ارتباط تنگ تر و نزدیک تر شد و شاید همین امر مقدمه ای شد برای ترقی بیشتر او بطوری که بعد از حشمت الدوله قاجار حکومت لرستان از طرف ظل السلطان به او داده شد که به قول حاج سیاح در دوران حکومتش از بستن و کشتن و سر بریدن ابا نداشت .میرزا محسن خان کارهای عمده ای را هم انجام داد. از جمله کاروانسرایی در خرم آباد و لرستان که چهره معروف و شناخته شده ای می گردد و از کارهای عمده و عمرانی او در زمان نایب الحکومتی چند کار عمده را از او سراغ داریم که مهمترین آن ساختن کاروانسرایی است که سال های سال مرکز ثقل و محور اقتصاد شهر محدود و کوچک خرم آباد بوده است. اما قبل از ورود به مطالب پیرامون میرزا سیدرضا و پیشینه فامیلی او که شاید برای نسل جوان و حتی میان سال امزور خالی از لطف نباشد. گذر و نظری خواهیم داشت به فلسفه ایجاد کاروانسراها در روزگار خود…

کاروان سراها از دیرباز منزلگاه و محل نزول و اسکان مسافران و کاروانیان بود که البته کاروان سراهای داخل شهر در حکم مهمان خانه و هتل های امروزی بشمار می رفت. تا سال ها بعد از متداول شدن اتومبیل، هنوز منزلگاه های مسافران همان کاروان سراهای قدیمی مخروبه و شاه عباسی ساز بود که می بایست در حجره های آن منزل کنند. کاروان سراهای قدیمی قلعه های کوچک مخروبه ای بودند با حجراتی در اطرافشان که از گل و خشت خام بالا آمده ، اندک اندک رو به ویرانی نهادند، چون کسی به فکر تعمیر و مرمت آنها نبود. هنوز که هنوز است نمونه های فراوانی از آنها را در مسیر کاشان به نطنز و اصفهان به شهرهای مجاور اقماری و حتی قم و تهران می بینیم. اما کاروان سراهای شاه عباسی ساختمان هایی از آجر با اسلوب و معماری صحیح که در زمان شاه عباس بنیان گردیده در هر شش فرسخ یکی از آن ها در مسیر جاده های کشور جهت آسایش مسافران ساخته شده بود. جعفر شهری در جلد اول کتاب تهران قدیم صفحه ٢۵۴ اشاره ای به این دارد و می گوید : شاه عباس دستور ساختن نهصد و نود و نه بنا از این کاروان سراها را می دهد و چون اجازه یکی دیگر می طلبند که آن را به هزار برسانند می گوید اگر ساختن آن برای بزرگ نشان دادن رقم است نهصدو نود و نه از آنجا که دهان پرکن تر می باشد زیادتر به نظر می رسد. در هر صورت این کاروان سراها از دو محوطه معمور و محصور تشکیل شده بود. شامل دو حیاط و اتاق هایی که در اطراف هر یک از آنها ساخته شده بود و اصطبل و مال بند و آخور و آب انبار و دیگر امکاناتی که بلاعوض در اختیار مسافر یا مسافران قرار می گرفت. حیاط جلوی آن محل سکونت مسافر و حیاط عقب برای جا دادن دواب و استراحت سورچی و مهتر که اصطبل زمستانی و انبار توشه و علیق نیز در آن ساخته شده بود. اضافه به آخورهای سردستی که در هر حیاط اطراف تخت گاهی که در وسط هر یک بالا آمده بود منظور گردیده بود هر حجره دارای وسعتی معادل بیست تا بیست و چهار پنج زرع بود. با اتاق های آجری و دیوارهای گل و گچ کرده و ایوانی در جلوی هر یک جهت منزل کردن در هوای خوش و تابستان ها که دراثر عدم رسیدگی و گذشت روزگاران و بی نظمی وارده از حیز انتفاع خارج گردیده و رطوبت سقف هایشان به زمین و نم، پایه هایشان به سقف می پیوست. طبعاً غذا و خوراک مسافران نیز از همان بومی های محلی و اهالیبی حفظ الصحه و بعضی مواقع خود کاروانسرا تأمین می گردید- نوشته جعفر شهری در اینجا تمام می شود اما باید اضافه کرد که این کاروانسراها در حقیقت دو نوع بودند، بین شهری و درون شهری، کاروانسرا میرزا سیدرضا جزء کاروانسراهای درون شهری بود که حکم مهمان خانه داشت. هیئت کاروان سرا هنوز به همان شکل سنتی خود می باشد. منظور کاروان سرای میرزا سیدرضا می باشد که بین دو منطقه پشت بازار و درب دلاکان قرار دارد و امروزه به آن بازار طلافروشان می گویند. این کاروان سرا بافت سنتی خود را حفظ کرده و با تعمیر و تغییراتی که در سال ١٣۵٣ در آن داده شده و شهرداری آن وقت متولی انجام آن گردید بصورت امروزی خود درآمده است درگذشته ای نه چندان دور محل کسب کار سراجان، آهنگران، نعل بندان، خیاطان و پیله وران بود که به صورت موروثی در آن کارمی کردند. دو راهروی نسبتاً طولانی و حیاطی که در حدود جنوبی آن قرار دارد شکل ترسیمی آن را بچشم می کشاند محدوده اش با دکان های اطراف حدود دو هزار متر است و حجره هایش به شیوه سنتی با طاق ضربی و برخورداری از معماری سنتی ایران، مشابه سایر بازارهای ایران ساخته شده، به احتمال قریب به یقین کاروان سرا بعد از سال ١٢٩۰ هجری قمری ساخته شده. چون حاج سیاح محلاتی در بدو ورود به شهرخرم آباد می گوید که : به تازگی میرزا سیدرضا نایب الحکومه کاروان سراهایی ساخته است که خالی از اهمیت نیست. این تازگی عمارت یا کاروان سرا نباید زمان زیادی باشد. این گفته حاجی مربوط به ورود در سال ١٢٩۵ هجری قمری است.

میرزا سیدرضا اصلاً تفرشی است، در ابتدای زندگی کارش منشی گری و کتابت بوده است. خط و ربطی داشت که به اقتضای زمان مقبولیت عام بدنبال می کشد. در کنار آن سرو زبان دار و موقعیت سنج و مثل اکثر مردم نواحی مرکزی ایران بخصوص مناطق فراهان، تفرش، سلطان اباد، بهره هوشی بالایی داشت… در این چند منطقه بزرگانی ظهور کرده اند نظیر قائم مقام فراهانی، میرزاتقی خان امیر کبیر، دکتر مصدق و چند تن دیگر … مرحوم مستوفی الممالک. قوام السلطنه و تعدادی از خطاطان و نویسندگان صاحب نام محصول این مناطقند.

این تنها کاروان سرای ساخته شده و مانده از دوره قاجار در خرم آباد است که هنوز به نام سازنده آن، میرزا سیدرضا نامیده می شود. میرزا سیدرضا اهل نطنز بوده و وقتی به خرم آباد آمده به کسب و تجارت و گاه امور سیاسی پرداخته است. وی بین سال های ١٢۵۰ تا ١٢۵٩ خورشیدی، به ساختن این کاروان سرا و خانه ای برای سکونت خود در نزدیکی آن اقدام کرده است که از آن خانه هنوز چند اتاقی باقی مانده است. ولی کاروان سرا هنوز مرکز کسب است. کاروان سرا، دارای دو راستای شمالی جنوبی و خاور به باختر است که هر دو راستا عمود بر هم در زاویه و در نقطه ورودی به صحن و بارانداز تلاقی می کنند. در بارانداز کاروان سرا و دو راستا، بیش از ٧۰ دهنه مغازه و حجره دارد. راستاها در گذشته محل پارچه فروشی و بازار بزازها و نیز مرکز داد و ستد بازرگانی شهر و رابطه بازرگانی با شهرهای دیگر بود. با توسعه تدریجی شهر بازار کاروان سرا خالی و متروکه شد و جزء چند دهنه حجره ها، فعالیت های بازرگانی دیگری در آنجا انجام نمی گرفت. در سال ١٣۵۶ خورشیدی با کوشش های نگارنده به عنوان مسئول فرهنگ و هنر، استاندار وقت مبلغی بیش از پانصد هزار تومان برای ترمیم و بازسازی و تعمیر آن و دو حمام قدیمی اختصاص داد. شادروان محمد ساکی شهردار وقت و آقای مهندس نصرت والی زاده عهده دار اجرای طرح و برنامه بازسازی آنها شدند که بیش از یکسال طول کشید. سرانجام کاروان سرا دوباره محل کسب و تجارت شد. اکنون نیز بازار طلافروشان و مرکز خرید و فروش جنس های کهنه و عتیقه در آنجا می باشد.

نمای کاروان سرا و حجره های اطراف صحن و بارانداز و دو راستای آن آجری و طاق های آن زنجیره ای پیوسته است. همه حجره ها به صورت کرسی و بلندتر از صحن و زمین ساخته شده است و سقف آن گنبدی است. چون سابق دو محله پشت بازار و درب دلاکی با هم رقابت های داشته، میرزا سیدرضا در شمالی را به بازار اصلی پشت بازار و در خاوری را به بخش در دلاکی باز کرده بود. به هر صورت این کاروان سرا نمونه معماری دوره قاجاریه در خرم آباد است که هنوز باقی است.

 https://i0.wp.com/www.uplooder.net/img/image/38/383b4a7cbcee1aa201f98dab7c468f6d/5727266725.jpg

حاج سیاح در اردیبهشت ۱۲۵۹ خورشیدی (اواسط جمادی الاول ۱۲۹۷ ق) برای دیداری از شهر خرم آباد ، از کرمانشاه و از راه هرسین و دلفان و الشتر به خرم آباد آمد و مهمان مظفر الملک حاکم و فرمانروای وقت بوده است. او درباره شهر و نیز کاروان سرای میرزا سیدرضا چنین آورده است : ( به هر حال بعد از شش روز وارد خرم آباد شده مستقیماً به منزل مظفر الملک رفتم. بعد از استحمام در حمام پاک قشنگی، میرزا عبدالله خان را که سمت وزارت او را داشت مهماندار مقرر کرد. به همراهی او، شهر را گردش کردم ، شهر کوچک و قشنگی است. میرزا سیدرضا کاروان سرای تازه ای ساخته که خالی از اهمیت نیست.

https://i0.wp.com/www.uplooder.net/img/image/91/91c1806f3bf759256090471fb06ef5b5/__________563453453.jpg

تاریخچه بنا

تنها کاروان سرای ساخته شده و مانده از دوره قاجاریه در خرم آباد است که هنوز به نام سازنده آن، میرزا سیدرضا نامیده می شود. میرزا سیدرضا بین سال های ۱۲۵۰ تا ۱۲۵۹ خورشیدی ، به ساختن این کاروان سرا و خانه ای برای سکونت خود در نزدیکی آن اقدام کرد.حاج سیاح در اردیبهشت ۱۲۵۹ خورشیدی (اواسط جمادی الاول ۱۲۹۷ ق) برای دیداری از شهر خرم آباد ، از کرمانشاه و از راه هرسین و دلفان و الشتر به خرم آباد آمد و مهمان مظفر الملک حاکم و فرمانروای وقت بوده است. او درباره شهر و نیز کاروان سرای میرزا سیدرضا چنین آورده است : ( به هر حال بعد از شش روز وارد خرم آباد شده مستقیماً به منزل مظفر الملک رفتم. بعد از استحمام در حمام پاک قشنگی، میرزا عبدالله خان را که سمت وزارت او را داشت مهماندار مقرر کرد. به همراهی او، شهر را گردش کردم ، شهر کوچک و قشنگی است. میرزا سیدرضا کاروان سرای تازه ای ساخته که خالی از اهمیت نیست. ( به احتمال قریب به یقین کاروان سرا بعد از سال ۱۲۹۵ هجری قمری ساخته شده. چون حاج سیاح محلاتی در بدو ورود به شهر خرم آباد این جمله را بر زبان می آورد. این تازگی عمارت یا کاروان سرا نباید زمان زیادی باشد. این گفته مربوط به ورود در سال ۱۲۹۵ هجری قمری است).

نحوه شکل گیری بنا

کاروان سراها از دیرباز منزلگاه و محل نزول و اسکان مسافران و کاروانیان بود که البته کاروان سراهای داخل شهر در حکم مهمان خانه و هتل های امروزی بشمار می رفت. تا سال ها بعد از متداول شدن اتومبیل، هنوز منزلگاه های مسافران همان کاروان سراهای قدیمی مخروبه و شاه عباسی ساز بود که می بایست در حجره های آن منزل کنند

  کاروان سراهای قدیمی قلعه های کوچک مخروبه ای بودند با حجراتی در اطرافشان که از گل و خشت خام بالا آمده ، اندک اندک رو به ویرانی نهادند، چون کسی به فکر تعمیر و مرمت آنها نبود. هنوز که هنوز است نمونه های فراوانی از آنها را در مسیر کاشان به نطنز و اصفهان به شهرهای مجاور اقماری و حتی قم و تهران می بینیم. اما کاروان سراهای شاه عباسی ساختمان هایی از آجر با اسلوب و معماری صحیح که در زمان شاه عباس بنیان گردیده در هر شش فرسخ یکی از آن ها در مسیر جاده های کشور جهت آسایش مسافران ساخته شده بود. شاه عباس دستور ساختن نهصد و نود و نه بنا از این کاروان سراها را می دهد و چون اجازه یکی دیگر می طلبند که آن را به هزار برسانند می گوید اگر ساختن آن برای بزرگ نشان دادن رقم است نهصدو نود و نه از آنجا که دهان پرکن تر می باشد زیادتر به نظر می رسد. کاروانسراها در حقیقت دو نوع بودند، بین شهری و درون شهری، کاروانسرا میرزا سیدرضا جزء کاروانسراهای درون شهری بود که حکم مهمان خانه داشت. هیئت کاروان سرا هنوز به همان شکل سنتی خود می باشد. منظور کاروان سرای میرزا سیدرضا می باشد که بین دو منطقه پشت بازار و درب دلاکان قرار دارد و امروزه به آن بازار طلافروشان می گویند.

منشأ و سیر تحول بنا

کاروان سرا بافت سنتی خود را حفظ کرده و با تعمیر و تغییراتی که در سال ١٣۵٣ در آن داده شده و شهرداری آن وقت متولی انجام آن گردید بصورت امروزی خود درآمده است درگذشته ای نه چندان دور محل کسب کار سراجان، آهنگران، نعل بندان، خیاطان و پیله وران بود که به صورت موروثی در آن کار می کردند. سال های سال مرکز ثقل و محور اقتصاد شهر محدود و کوچک خرم آباد بود.

https://i0.wp.com/www.uplooder.net/img/image/37/79b3252536af3022ff012cf9549c2ed9/5.png

      تاریخ ساخت – سازندگان – مالکیت بنا – محیط ابنیه و پیرامون

یکصد سال پیش محدوده خرم آباد منحصر بود به دو محله پشت بازار و درب دلاکان و جمعیت شهر هم بگفته حاج سیاح محلاتی که در سال ١٢٩۵ هجری قمری یعنی یکصد و بیست و دو سال پیش به خرم آباد آمده است از رقم چهار هزار نفر تجاوز نمی کرده است. سالی که حاج سیاح به خرم آباد می آید میرزا محسن خان مظفرالملک حاکم لرستان است. این میرزا محسن خان پسر عبدالطیف طسوجی مترجم کتاب هزار و یک شب است. میرزا محسن خان کارهای عمده ای را هم انجام داد. از جمله کاروانسرایی در محل شمشیر آباد فعلی که در آن دوران محسن آباد و بنام خود میرزا محسن خان نامیده می شد بنا کرد و چند ساختمان در جوار آن دستی به هم به پل بزرگ آجری شهر زد و تعمیراتی در آن انجام داد. میرزا محسن خان در اوایل پسر خود به نام میرزا مجید خان را نائب الحکومه بروجرد قرار داد و شخصی به نام میرزا سیدرضا تفرشی را که منشی خوش خط و ربط و مباشری آگاه بود به دستیاری او و از این تاریخ این شخص برای مردم خرم آباد و لرستان چهره معروف و شناخته شده ای گردید و از کارهای عمده و عمرانی او در زمان نایب حکومتی چند کار عمده را از او سراغ داریم که مهمترین آن ساختن کاروان سرای میرزا سیدرضا است.

رویدادهای  روی‍‍ه در رابطه با بنا و شکل گیری بنا

در گذشته نه چندان دور محل کسب و کار سراجان، آهنگران، نعل بندان، خیاطان و پیله وران بود که به صورت موروثی در آن کار می کردند. بعد از مدتی تبدیل به مهمان خانه شد و بعد از آن نیز به کاروان سرا تغییر کاربری داد. در سال ۱۳۵۳ شهرداری وقت زنده یاد ساکی تغییرات و تعمیراتی در بنا انجام داد که بعد از تعمیرات به بازار طلا فروشان مبدل شد.معماری دوره قاجار : استفاده از طاق ضربی، آجرهای ۵ × ۲۰ × ۲۰ و قوس های درگاه ها به شیوه های دوره قاجاریه با ساقه های بلند ونیمدایره ای بود. در این محوطه ۱۸ درخت کاشته شده که ۱۵ تای آنها که مشخص شده درخت کاج می باشد. و یک درخت سرو و یک درخت انجیر که تنها سه سال از کاشت آن می گذرد و یک درخت گردوی ۵ ساله نیز در آن وجود دارد. (منبع: تاریخ لرستان)

بررسی ویژگی های فنی و ساختاری

طاق رومی

 https://i0.wp.com/www.uplooder.net/img/image/8/fe407648af365cf4211df25b396e7953/______________________.jpghttps://i0.wp.com/www.uplooder.net/img/image/26/b8be3d0482ad03b180733a00cb0b288b/75357375272.jpg

منبع:خانه فرهنگ و اندیشه لر ستان

دربارهٔ lorestanblog

لرستان زیباست
این نوشته در لرستان ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

بیان دیدگاه